آتش خاموش
هنوز ...
ساعت آمدنت ...
جنگل را پر می کنم از عطر تند آتش ...
کنارت می نشینم و ...
یک یک خاطرات را برایت مرور میکنم ...
در آغوش میکشم تمام خاطراتت را ...
* اینجا عشقی دارد هر روز کمرنگ تر می شود ...
+ نوشته شده در سیزدهم اسفند ۱۳۸۸ ساعت توسط ع.ملکان
|